وبلاگ های قدیم

شاید خوب باشه اگر بتونی برای اطرافیانت پناهگاه باشی ، اما همونقدرم بد میشه وقتی بدونی تو فقط ی پناهگاهی ! نه بیشتر...نه كمتر...

 

وبلاگ های قدیم...

صد بار با خودم تكرار كنم : اینكه من نگران كیفی باشم و هر اتفاقی كه براش میفته اونم در حالیكه خودش دلش ی مقدار كناره گیری میخواد بی منطقی ه!

خب بذاریم تو حال خودش باشه !:)

نگرانی من برای كیفی غیر منطقی ه چون ما ربطی به هم نداریم ! فقط امیدوارم امشب بلا ملایی سر خودش نیاره چون من فردا باهاش كار دارم :))

نگرانی من برای كیفی غیر منطقی ه....

خدایا ولی تو كمكش كن مواظبش باش... ما به هم ربطی نداریم ولی بنده ی تو كه هست... خدایا این بنده ت ازت میخواد خواهش میكنه مواظب اون یكی باشی...

وبلاگ های قدیم...

ما ادم ها زمانیكه برای اولین بار به خودمون این اجازه رو میدیم حریم مون رو با دوستی شریك بشیم ، یا حتی فرض رو بر این بذاریم كه یك نفر میتونه بیشتر از ی همكلاسی یا دوست باشه و میتونه دوست نزدیكتری باشه باید قبلش مطمن باشیم ، بی انصافیه كه ی حرفایی ی كارایی موقتی باشه ! حتی اگر پشتش هیچ فكری نباشه اما وبلاگ های قدیم...ادامه مطلب

وقتی تو فضای بلاگفا چرخ میزنم حس میكنم وارد ی شهر متروكه و مخروبه شدم كه كلی ادم جدید واردش شدن ! ادمایی كه نمیشناسم شون و بی نهایت با ادمای گذشته تفاوت دارن ! من كه مات و مبهوتم... شما هم از نوشته ها و كامنت هاتون چیزی نمیفهمم ! فقط اینكه اینجا دیگه مث اون وقتا نیست.به نظر خودم با همه اینا لازمه كه وبلاگ های قدیم...ادامه مطلب